خداوند هرچیز را به گونه ای آفریده که هم خوبی داشته باشد هم بدی واگر نتیجه ای هم داشتهباشد که. جای خود دارد. اما باید همیشه این را به یاد داشت که هیچ چیز بیحکمت نیست.
نعمت باراننعمتی است پاک و آراسته از از هر آلودگی که هرگاه دلش هوای زمین را می کند باخوشحالی و شوق فراوان به استقبالش می روم و زیر آن بالا و پایین می پرم و خودم راروی زمین گلی رها می کنم تا کامل از این نعمت بهره ببرم و در آخر به سمت خانه ومیروم چنان موش آب کشیده که چه عرض کنم همانند خرس آبکشیده ، گلی از جنگل های آمازونبه بخاری گرم خانه می چسبم و تا یک هفته حتی بیشتر از درد مریضی و سرماخوردگی بهخود می پیچم اما نا گفته نماند همیشه باید به نیمه ی پر لیوان هم نگاهی انداخت کهمتاسفانه برای من یک صدم پر لیوانه و بقیه ی آن مریضی و درد و سرماخوردگی و سردردو آن قرص ها و شربت های بد مزه و تلخ است که هر روز باید چند بار از آنها استفادهکنم و بدتر از همه مجبورم با این حال به مدرسه بروم تا از درسم عقب نمانم
با این حال آن لذتیکه زیر قطرات باران حس کردم به این همه درد به این همه درد.خب نمیارزد اما دوست داشتنی است حسی است شیرین هنگامی که قطرات سرد باران روی صورت یخزده ام میریزد و چنان لرزه ای به جانم می اندازد که دیگران فکر می کنند از فرطخوشحالی دارم بندری می رقصم اما آنها که از درون من خبر ندارند حسی که درون من استشباهت زیادی به فردی دارد که یک تشت آب سرد روی سرش خالی کنند شاید یک قطره رویصورتم باشد اما برای من حکم همان تشت آب سرد را دارد اما جدا از همه این سخنان حسخوب و دلنشینی دارد .با اینکه سرد است اما حس می کنم که تمام بدی های وجودم را باخود برده است.
به راستی که آبهم پاک است و هم پاک کننده . پاک کنی که هر گاه به زیر آن می روم سیاهی های وجودمرا پاک می کند .باران نعمتی است عزیز که قدرش را با لذت فراوان می دانم و دوستشدارم
باران اگر خوب اگر بد،اگر سرد و اگر گرم ،اگر پاک اگر پاک کن،اگر اشک فراغ اگر اشک شوق نعمت خداست وباید قدرش را دانست و از خدا بخواهیم که آن را برما کم و قطع نکند.یار مهربان گذشته یار از دست رفته ی امروز
این انشا نوشته ی دست دوست عزیزم مریم هستش
امیدوارم لذت ببرید
جلدش از مهر و ورق هایش از محبت است.انگارنویسنده به هر کلمه اش جانی بخشیده تا با تو سخت بگوید.انگار نویسنده دست بر قلمشده تا بار دیگر بگوید از تجربه ها اندوخته هایش.انگار که نویسنده نوشته است بهخاطر دل گرفته اش،قلب شکسته اش
آن سخن از یار گذشتهی ما دارد.
ب راستی که یار مهربانی است.یاری با حرف هایفراوان،تجربه های بی نظیر،نصیحت های بی پایان،ماجرا های جدید،یاری که جان می دهدتا تو زره ای بیاموزی وخلاصه یک یار به تمام معنا،باتجربه وبزرگتردرکنارتو.
وقتی که درصفحه های پررمز وراز آن هستی وداریزره زره یاد می گیری،زره زره زیبایی،زره زره محبت،زره زره انسانیت وگاهی زره ایمعرفت واین همان چیزی است که آرزوی هر نویسنده ای است.
اما افسوس وصد افسوس که دیگر نه یار مهربانی هستو نه زیبایی، نه محبتی هست ونه انسانیتی و معرفت هم که شده مثل عمو نوروز.سالی یکروز در آدم ها پیدا می شود.
یادش بخیر روزی برای همه یاری مهربان بود،شمایادتا نمی آید؟؟دردل همه جایی داشت،درخانه شان خانه ای در ذهنشان خاطره ای.هرکس بااشتیاق خاص خودش،جلدش را در دست می گرفت و صفحه هایش را ورق می زد.اما اکنون.
ای بگویم چه طور شود آن روزی که این تلفن همراههای لعنتی جایش را گرفتند وشدند سرگرمی مردم به جایش،شدند کابوس شب های تنهاییش وشدند عزرائیل جانش.اورا از دل مردم بیرون کردند،خانه خرابش کردند،تمام خاطراتی کهبازحمت به دست نویسنده اش ساخته بود را به دست فراموشی سپردند و خلاصه جانی برایشباقی نگذاشتند.
آری روزی برایمان یار مهربان بود.در شعرهایمنآوازه اش می پیچید،اماحالایار از دست رفته،یار از یاد رفته،یار بخت برگشته.نمیدانم چه بگویم ای کاش خودش زبان داشت و می گفت، می گفت از دل شکسته اش، می گفت ازروز های ستاره بودنش، می گفت از آن وقت هایی که در دست کودک چهار ساله ای نوازش میشد و کودک با ذوق عکس هایش را تماشا می کرد و از مادر می خواست که برایش بخواند.
لحظات دل نشین زیر باران
این انشا نوشته ی دست دوست عزیزم مریم هستش
صدای دل اگیزش مثل همیشه باریتمی ملایم اما خاصآغاز شد. صدایی که جز طراوت شادابی چیزی به همراه نداشت. نم نمی که آهسته اماپیوسته می بارید،کم کم و بانظمی خاص همه جا را پوشاندانگار که دلش می خواستبدون هیچ منتی بر همه ببارد و همه را از لطف خود سرشار سازد.گویی آسمان اکنون وبعداز ماه ها آلودگی وگرفتگی،دلش باز شده بود،وحال قصد داشت دل ما را نیز شاد کند وحال وهوایمان را دگرگون سازد.
چه لذتی دارد اولین قطره ای که روی صورتت مینشیند وتو بار دیگر افتخار حس کردن این نعمت بزرگ را داری.آری باران نعمت عجیبیاست،دقت کرده اید قدم زدن زیر باران چه حالی می دهد؟ دوست داری ساعت ها راه برویوباران همچنان وجودت را نوزش دهد.قدم زدن زیر باران همانند ورق زدن دفتر خاطراتاست،انگارکه همه ی خاطراتت حالا وبعد از سالها دوباره دارد تکرار می شود و تو رابه چند سال پیش بازگرداند.
قطرات موارید مانند باران،صدای شرشر ناودانها،بوی خاک باران خورده،براقی سبزه ها و درختان،چترهای رنگارنگی که در شهر پراکندهشده اند و خلاصه تک تک اتفاقاتی که باران رقم زده است. هدفی جز دگرگونی حال و هوایشهر ندارد و ای کاش که دلمان این تغییر بزرگ را پذیرا باشد.
آری به راستی که باران نعمت بزرگی است.نعمتی کهتا به حال دست خیلی از آرزوهای بزرگ ر گرفته است.به گیاهان و دختان درحال مرگ جاندوباره بخشیده وطراوت و شادابی را برایشان به ارمغان آورده است.نعمتی که با آوردننامش خنده وشادی روی چهره هزاران نفر نمایان می شود و خلاصه نعمتی که می بارد تاشاید اندکی از غم های اهل زمین را بشوید و با خود ببرد.پس هنگام باریدنش لحظات راقدر بدانیم،شاد باشیم ولذت ببریم.زیر باران قدم بزنیم لذت این حال خوب را بهخودمان هدیه بدهیم.یادمان باشد باران هم یکی از هزاران هزار نعمت خداوند است،شکرشبگوییم قدرش بدانیم
ذهن انسان نیز همانند بدن برای اینکه بتواند به درستی و میزان کافی رشد کند نیازمند تمرین و تحرک است. بهترین تمرین برای ذهن نیز مطالعه است، زیرا مطالعه ذهن انسان را باز و آن را پرورش میدهد. بهتر است با خواندن کتاب از افکار و زندگی افراد مختلف و موفق تاریخ اطلاعات به دست آوریم.
فرصتهایی را که در آن ذهن شما خلاق است، نباید از دست دهید. بسیاری از افراد در اینگونه موارد، عنصر شانس را در نظر میگیرند که کاری اشتباه است. همچنین ممکن است مغز انسان در شرایطی هیچ عکس العملی نداشته و در مواقعی نیز بسیار فعال باشد. پس شما باید فرصت طلایی ذهن خود را بشناسید تا در مواقعی که به آن نیاز دارید، بتوانید از آن استفاده کنید. فراموش نکنید که ذهن خود را تقویت کرده و به آن پر و بال دهید. با انجام این کارها، شما ذهنی خلاق خواهید داشت.
یادداشت برداری یکی از راه های افزایش خلاقیت است، زیرا از این طریق میتوان تمامی افکاری که در شرایط مختلف به ذهن انسان خطور میکند را مکتوب کرد. بهتر است فقط به یادداشت ذهنی اکتفا نکنید چون ممکن است آن را فراموش کنید. بهتر است همیشه یک دفترچه یادداشت داشته باشید تا بتوانید مطالب مهم را در آن یادداشت کنید. اگر افکار خود را ثبت کرده باشید دیگر نسبت به فراموش کردن آنها ترسی نخواهید داشت.
در بسیاری مواقع تغییر در محیط اطراف میتواند ذهن خسته ما را دوباره به کار بیاندازد. بنابراین تغییر در وضع ظاهری محیط اطراف میتواند بسیار مهم باشد. اگر چشم انداز تغییر کند، ذهن نیز به صورت ناخود آگاه به سوی مسائلی جدید تغییر خواهد کرد.
پشت میز نشینی میتواند فرصت داشتن یک ذهن خلاق را از شما بگیرد، پس پیاده روی کنید، به باشگاه بروید، کنار آب بنشینید و به مکانهای جدید بروید تا ذهن نیز فرصتی برای تمرین و تغییر داشته باشد.
دنیای اطراف ما پیوسته در حال تغییر است و شما نیز بهتر است برای موفقیت بیشتر با این تغییرات همراه باشید. بهتر است نوآورانه فکر کنید تا بتوانید از یک ایدهی ساده به یک محصول نو و عالی دست یابید. ذهن خود را به یک مسیر تکراری محدود نکنید زیرا مانع رسیدن به کمال میشود. به اصول و قواعد خاصی در زندگی پایبند نباشید، زیرا یکی از راههای افزایش خلاقیت داشتن آزادی افکار و پایبند نبودن به قواعدی خاص است. البته این اصول میتوانند در جای خود مفید باشند اما ممکن است قدرتِ داشتنِ دید وسیع را از شما بگیرند. پس شما میتوانید به آسانی و بدون بروز هیچ شک و تردیدی با تغییر دیدگاه خود در راه مورد نظر گام بردارید، فقط کافی است تا کمی جسارت داشته باشید.
ذهن خود را آزاد بگذارید تا آزادانه عمل کند. شاید بهتر باشد از تمرین نویسندگی شروع کنید. تمرین نویسندگی برای مبارزه با محدودیتها یک روش بسیار جالب است. هر آنچه که در ذهن دارید روی کاغذ بیاورید. از مشکلات شروع کنید و ادامه دهید. البته شاید هیچ گونه ارتباطی در دست نوشتههای شما وجود نداشته باشد اما چیزی که در اینجا مهم است، این است که شما به ذهن خود اجازه غرق شدن در مسائل مختلف را داده اید و این خود یک امتیاز تلقی میشود.
قدرت نه گفتن برای پیشرفت و پرورش یک ذهن خلاق لازم است. بهتر است هر چیزی که بر خلاقیت شما تاثیر منفی دارد را کنار بگذارید و آنچه که باعث پیشرفت شما میشود را حفظ کنید.
افراد خلاق، متخصصِ دقیق نگاه کردن هستند. آنها به خوبی میتوانند نکات ظریف را مشاهده کنند و چیزهایی را جمع آوری و از آن استفاده کنند که دیگران نمیتوانند آنها را ببینند. کنجکاوی در مورد جهان اطراف باعث ظهور ایدههای جدید میشود. بنابراین کنجکاو باشید و به خوبی اطرافتان را مشاهده کنید.
زندگی و مشکلات موجود در آن را سخت نگیرید و با آن کنار بیایید. فراموش نکنید که مشکلات اغلب پشت اطلاعات بیش از حد، پنهان میشوند. چالش و مشکلی که پیش رو دارید را به خوبی درک کنید. همیشه سعی داشته باشید تا هنگام روبه رو شدن با مشکلات به جای آنکه خود را ببازید، به فکر راه حلی ساده برای حل مشکل باشید.
درباره این سایت